جشن فارغ التحصیلی اقای سید مسعود وقفی
کی فکرشو میکرد که تو بتونی از پسش بر بیای!
قسمتی از زندگی تو بعد از سختیهای زیاد تمام شد
الوداع خاطرهها، یادتان زنده و جاوید
سلام زندگی جدید
فارغ التحصیلیت شروعی است برای راهی جدید
جشن و شادی یادت نره
ما رو هم دعوت کن
اقای وقفی کارمند دانشگاه علوم پرشکی تربت حیدریه بیمارستان نهم دی که 25 سال در این شغل مقدس به همشهریان عزیز خدمت می کنند ایشان خیلی انشان شریف و مهربان و برای هر کسی کاری داشته باشه و بتونه انجام بده دریغ نمی کنند پدر من با اقای وقغی 20 سال بیشتر هست که دوست هستند و از برادر به هم بیشتر نردیک هستند وقتی پدرم کربلا بود من پیش مادر بزرگم بودم مریض که شدم اقای وقفی مواظب من بود و اصلا نبود پدرم رو احساس نکردم برای همین من به ایشان عمو مسعود می گم و خیلی دوستش دارم
عمو جون فارغ اتحصیلی مبارک
هرگز در این نقطه متوقف نشو؛ تو راه طولانی در مسیر موفقیت در پیش داری؛ و قرار است ناممکن ها را ممکن کنی؛ بهت افتخار می کنم.